احساس میکنم 22 ساله دارم نقش بازی میکنم. فقط دارم جملات رو بین آدمای مختلف کپی پیست میکنم. از اینکه با آدم واقعی ارتباط ندارم خسته شدم. از مجازی حرف زدن خسته شدم و فقط این احساس رو بهم میده که دارم نقش بازی میکنم. جلوی بیشتر آدما اون شخصیت فریکی محوری هستم. جلوی بعضیاشون rhoe، جلوی بعضیا سارا (مورتیدو) جلوی بعضیا آیدین! بعضیا رضا! بعضیا ندا و نبات -.- بعضیا مهدیه بعضیا. میتونم تمام آدم های زندگیم رو اسم ببرم و بگم که کدوم جمله ام رو مستقیما از کدوم قرض گرفتم. احساس میکنم گم شدم بین همشون. من کجام؟ "مریم" کجای این کپی ها بیکیفیت دفن شده؟ نیاز به غریبه دارم. غریبه های واقعی. نیاز دارم چیزی رو حس نکنم و اینقدر سرم شلوغ باشه که اصلا نتونم به هیچ کدوم از این مزخرفات فکر کنم. فقط میخوام خودم رو پیدا کنم. i need to find my own fucking path and just fucking live on it!! میخوام فرار کنم از این مریم تقلبی.
بعضیا ,رو ,میکنم ,جلوی ,شدم ,کنم ,بازی میکنم ,از این ,جلوی بعضیا ,دارم نقش ,نقش بازی
درباره این سایت