محل تبلیغات شما

باز ، بازم امشب گریه کردم

باز ، بازم امشب لب مرگ

پای خود را پس کشیدم

مردم از بس نه شنیدم

تو ، توی این شهر مه آلود

اگه حتی یه نفر بود

همونم دست منو خوند

زد و اون جونمو سوزوند

گناهم ، بودن و بودن و پاکی

گناهم مثل دیگرون نبودن

اسم من بیگانه ی عریان

مردم از بس نه شنیدم

ماییم و نوای دلتنگی

نه فراموش میشه نه تکرار!

فرشتگان قصاص کننده

، ,امشب ,بس ,بازم ,دیگرون ,نبودناسم ,بودن و ,بس نه ,از بس ,، بازم ,بازم امشب

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

emalatal مزرعه گردشگری خورشید اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها باشگاه کوهنوردی سیمرغ خاطرات و خلاصه دروس یک معلم(اشرف گلی) Francis's game quedimipa فروشگاه دانشجویی یکی از ما isingenla