محل تبلیغات شما
رفته بودم ساحل و تقریبا یک ساعت داشتم به آب نگاه میکردم و فکر میکردم.
متوجه شدم چیزی که همیشه میخواستم معمولی بودن و مثل عوام بودن بوده، اما نه در حالتی که امروز میبینیم. وضعیت آرمانی ای که از یک جامعه توی ذهن دارم و یا بهتر بگم، دغدغه ام واسه زندگی کردن بین این مردم اینه که همه به هنجار ها احترام بگذارن. قوانین اجرا بشن- باز هم نیازه تاکید کنم که منظورم قوانین بی اساس و بی منطقی که امروز شاهدش هستیم نیست. جامعه ی آؤمانی که توی ذهن منه جامعه ای با قوانین واقع گرایانه، علمی، منطقی هست که همه ی مردم هم به اون قوانین احترام میذارن.
همیشه متفاوت بودن و هنجارشکنی اذیتم میکرده. امشب تصمیم گرفتم که هرطور شده تا جای ممکن خودمو به جامعه ی آرمانی توی ذهنم نزدیک کنم. چه اینجا چه کشور دیگه. من آدم قانون مداری بودم و هستم. از اطرافیانم هم این انتظارو دارم. ولی این هرج و مرجی که میبینم، این بی نظمی.بدجور اذیتم میکنه.
چیزی که همیشه خواستم یک دست بودن آدماست که البته ی خواسته ی غیرممکنی هست.

ماییم و نوای دلتنگی

نه فراموش میشه نه تکرار!

فرشتگان قصاص کننده

ی ,قوانین ,جامعه ,هم ,توی ,بی ,جامعه ی ,که همه ,که همیشه ,چیزی که ,توی ذهن

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دختر خوشحال افسوس گفتمان جهانی مهدویت ثبت برند - ثبت لوگو ♥دنیای داستان ها♥ petsnextridgce دنیای خاطرات شهریار./ menrovosac پیچ و مهره مقالات ترجمه شده