محل تبلیغات شما
هرچیزی دلیلی داشت و هر چیزی در چهارچوب های ذهن او جلو می‌رفت، وقتی چیزی تمام شده بود نمیتوانستی تکرارش کنی، تنها میتوانستی از دور نظاره گر باشی و فاتحه ای بفرستی، قوانین سنگین و سخت گیرانه ای وجود داشت که به همه جهات ورود میکردند، و مهم ترین قانون این بود: هیچ انعطافی وجود ندارد. اگر میخواستی در دایره ی اطرافیانش قرار بگیری، میتوانستی در خودت سازگاری ایجاد کنی، انتظار ملایم بودن و آسان پنداشتن این ارتباط چیزی دور از ذهن و به شدت ابلهانه بود. من نیز همواره سعی در ترمیم آن داشتم، کاری بس بیهوده! مانند این بود که دیواری که از اساس خراب شده و پایین ریخته را با کیسه ای گچ، تعمیر کنی، چیزی که به دست خواهد آمد فقط یک ستون کج و بی ثبات است، درست همانطور که از تنزل کیفیت ارتباط سخن گفته بودم. انعطاف ناپذیری در کاراکتر ها چیزی بود که داستان را سخت، حوصله سر بر، مداوم و پیچیده نگه میداشت.

ماییم و نوای دلتنگی

نه فراموش میشه نه تکرار!

فرشتگان قصاص کننده

چیزی ,ای ,کنی، ,میتوانستی ,ارتباط ,وجود ,که از ,بود که ,این بود ,که به ,و پایین

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آیناز چت,چت ایناز Abraham's receptions fracemchimas Courtney's receptions lisasares مجله نتی همه چیز از همه جا نمایندگی مجاز تعمیرات جنرال الکتریک،وستینگهاوس،ویرپول Dorene's page temrebungti