محل تبلیغات شما
یادم میاد تازه باهاش آشنا شده بود، حس خیلی خوبی داشت، دوست داشت با همه راجع به کشف بزرگش حرف میزنه، و اینکار هم با ذوق فراوان انجام میداد، ولی نمیدپنست چقدر برای ما آزار دهنده است، مثل همیشه زدم تو ذوق اون آدم، یادمه بهش گفتم هی، فکر میکنی اون آدم خوشش میاد که اسمشو توی هر صفحه چتی صد بار بیاری؟ اونم برای هر موضوعی؟. بعد از اون دیگه چیزی نگفت، حداقل جلوی من. ولی به قدر کفایت تاثیر داشت روش. ولی یادمه که چه ذوقی داشت، حتی میتونم حسش کنم، راستش منم اوایل داشتم، راستش هنوزم دارم، راستش فکر نمیکنم هیچوقت ذوقم کور بشه :))

ماییم و نوای دلتنگی

نه فراموش میشه نه تکرار!

فرشتگان قصاص کننده

راستش ,ولی ,اون ,یادمه ,داشت، ,ذوق ,حداقل جلوی ,جلوی من ,نگفت، حداقل ,چیزی نگفت، ,دیگه چیزی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

forever together ravanshenacc سوپر ساباکی کای کان دو - شیهان امیر روح پرور Rebecca's collection یادگیری و خلاقیت ذهنی بــصـیــــــرت metsaddvalo chenchaunewdea phoetemwinsla asphomawhi